سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، فراوان است و کردار، اندک . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :1
کل بازدید :80239
تعداد کل یاداشته ها : 58
103/2/1
7:0 ص

شکر به‌ معنی‌ قدردانی‌ و قدرشناسی‌ و تشکر از نعمت‌ دهنده‌ است‌. از آنجا که‌ نعمت‌ها همه‌ از خداست‌ شکر حقیقی‌ هم‌ باید از خدا صورت‌ پذیرد. اگر ایمان‌ را دو شاخه‌ کنیم‌ یک‌ شاخه‌ آن‌ صبر و دیگر شاخه‌ آن‌ شکر است‌. صبر نشانگر زیبایی ‌برخورد مؤمن‌ با بلاها و گرفتاری‎ها است‌ و شکر زیبایی‌ برخورد مؤمن‌ با نعمت‌هاست‌. مگر جز این‌ است‌ که‌ شکر و سپاس‌ از ولی‌ نعمت‌ حقیقی‌ همچون‌ هر نعمت‌ دهنده‌ دیگر وظیفه‌ وجدانی‌ و اخلاقی‌ هر انسانی‌ است‌؟ امام‌ صادق ‌(علیه‎السلام) می‌فرماید:

در تورات‌ نوشته‌ است‌ کسی‌ که‌ بـه‌ تو نعمت‌ داد، سپاسش‌ گزار و کسی‌ را که‌ از تو سپاسگزاری‌ کرد، نعمتش‌ ده‌، زیرا با سپاسگزاری ‌نعمت‎ها نابود نگردد و با ناسپاسی‌ پایدار نماند، سپاسگزاری‌ مایه ‌افزایش‌ نعمت‌ و بیمه‌ کننده‌ و ایمن‌‎ساز نعمت‌ از دگرگونی‌ است‌.(1)

در هنگام‌ مشاهده‌ انسانی‌ که‌ از نعمتی‌ محروم‌ است‌ ولی‌ شما آن ‌محرومیت‌ را ندارید بگویید: بار خدایا من‌ تمسخر نمی‌کنم‌ و بر خود نمی‌بالم‌ بلکه‌ تو را برای‌ نعمت‎های‌ بزرگت‌ نسبت‌ به‌ خود می‌ستایم‌.

سپاس‌ از منعم،‌ وظیفه‌ای‌ وجدانی‌ است‌ که‌ شرع‌ بر آن‌ تاکید فراوان‌ دارد. امام ‌باقر(علیه‎السلام‌) فرمودند: روزی‌ عایشه‌ به‌ پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله‌) گفت‌: ای‌ رسول‌ خدا، چرا خودت‌ را به‌ رنج‌ می‌اندازی‌ با آن که‌ خدا گناه‌ گذشته‌ و آینده‌ ترا آمرزیده‌ است‌؟ حضرت فرمودند:

ای‌ عایشه‌، آیا من‌ بنده‌ سپاسگزار خدا نباشم‌؟

در ادامه‌ حدیث‌ امام‌ باقر(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

رسول‌ خدا(صلی الله علیه و آله) آنقدر روی‌ انگشتان‌ پایش‌ می‌ایستاد تا این که‌ خدای ‌سبحان‌ نازل‌ فرمود: "طه‌، ما انزلنا علیک‌ القرآن‌ لتشقی‌(2)؛ ما قرآن‌ را بر تو نازل‌ نکردیم‌ که‌ خود را به‌ رنج‌ اندازی‌."(3)

شکر، نگهبان‌ و حافظ نعمت‌ مؤمن‌ است‌. این که‌ دیده‌ می‌شود نعمت‌ انسان‎های‌ ناسپاس‌ نیز گاهی‌ برقرار است‌ به‌ بیان‌ قرآن‌ کریم‌ برای‌ استدراج‌ است‌، یعنی‌: نعمت‌ وسیله‌ای‌ برای‌ دورتر شدن‌ او از خدا می‌گردد. شخصی‌ که‌ به‌ مفهوم‌ استدراج‌ در قرآن‌ توجه‌ کرده‌ بود، آنجا که‌ خداوند می‌فرماید: «ما توبه‌ و استغفار را از یاد آنها می‌بریم‌»، نزد امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) آمده‌، عرض‌ می‌کند: من‌ از خدای‌ عزوجل‌ مال‌ خواستم‌ به‌ من‌ روزی‌ کرد، فرزند خواستم‌ به‌ من‌ عطا فرمود، منزل‌ خواستم‌ نصیبم‌ کرد، می‌ترسم‌ این‌ استدراج‌ باشد که خدا نعمتی‌ دهد و توبه‌ و استغفار را از یاد ما ببرد، حضرت‌ می‌فرماید: به خدا قسم‌ با حمد و سپاس‌ خدا، استدراج‌ تحقق‌ نمی‌یابد.(4)

امام‌ باقر(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

چون‌ شخص‌ گرفتار و دردمندی‌ را دیدی‌، به‌ نحوی‌ که‌ او نشنود سه‌ بار بگو: حمد خدایی‌ را که‌ مرا از آنچه‌ تو را مبتلا ساخته‌ معاف‌ نمود، هر کس‌ این‌ را بگوید آن‌ بلا به‌ او نمی‌رسد.

انسان‌ در همه‌ حال‌ بابت‌ همه‌ چیز باید شکرگزار خداوند خود باشد، ولی‌ در احادیث‌ نسبت‌ به‌ موارد خاصی‌ تاکید بیشتر نموده‌اند، امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) به‌ چند مورد از آن‌ اشاره‌ فرموده‌اند:

الف‌- هنگام‌ تندرستی‌:

شخص‌ تندرست‌ و شکرگزار، اجرش‌ همچون‌ پاداش‌ شخص‌ گرفتاری‌ است‌ که‌ برای‌ خدا صبر پیشه‌ سازد.(5)

ب‌- هنگام‌ اعطاء و بخشش‌ به‌ دیگران‌:

عطابخش‌ شکرگزار، اجرش‌ همچون‌ شخصی‌ است‌ که‌ از نعمت‌ محروم‌ است‌ و در محرومیت‌ قناعت‌ می‌کند.(6)

ج‌- هنگام‌ داشتن‌ نعمت‌:

سپاس‌ و شکر به‌ هنگام‌ نعمت‌، باعث‌ افزایش‌ و فزونی‌ نعمت‌ می‌شود.(7)

د- هنگام‌ مشاهده‌ محرومیت‌ دیگران‌:

در هنگام‌ مشاهده‌ انسانی‌ که‌ از نعمتی‌ محروم‌ است‌ ولی‌ شما آن ‌محرومیت‌ را ندارید بگویید: بار خدایا من‌ تمسخر نمی‌کنم‌ و بر خود نمی‌بالم‌ بلکه‌ تو را برای‌ نعمت‎های‌ بزرگت‌ نسبت‌ به‌ خود می‌ستایم‌.(8)

در این‌ مورد پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله‌) سفارش‌ اکید دارند که‌:

مبادا طرف‌ مقابل‌ بشنود و اندوهگین‌ گردد.(9)

امام‌ باقر(علیه‎السلام‌) نیز می‌فرماید:

چون‌ شخص‌ گرفتار و دردمندی‌ را دیدی‌، به‌ نحوی‌ که‌ او نشنود سه‌ بار بگو: حمد خدایی‌ را که‌ مرا از آنچه‌ تو را مبتلا ساخته‌ معاف‌ نمود، هر کس‌ این‌ را بگوید آن‌ بلا به‌ او نمی‌رسد.(10)

ه‌- هنگام‌ یادآوری‌ نعمت‌:

سیره‌ پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله‌) و دیگر ائمه‌ معصومین‌(علیهم‎السلام‌) این‌ بوده‌ است‌ که‌ در هنگام ‌یادآوری‌ نعمت،‌ با سجده‎ی‌ بر خاک‌، شکر خداوند را به‌ جای‌ می‌آوردند.

نوع‌ دیگر شکر، تشکر از مردم‌ است‌، اگر شکر را وظیفه‌ای‌ وجدانی‌ تلقی‌ کنیم‌، تشکر از مردمی‌ که‌ به‌ ما خدمتی‌ کرده‌اند یا واسطه‌ نعمتی‌ شده‌اند نیز شکر است‌ و در کلام‌ معصوم(علیه‎السلام‌) تشکر از دیگر انسان‎ها تشکر از خدا تلقی‌ شده‌ است‌ و کسی‌ را که‌ در ایـن‌ امـر ناتوان‌ باشد، شکرگزار خـدا نیـز ندانسته‌اند.

امام‌صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

هنگامی‌ که‌ نعمتی‌ را به‌ یاد آوردی‌ برای‌ شکر خدا چهره‌ روی‌ خاک‌ بگذار، اگر سواری‌، پیاده‌ شو و اگر از بیم‌ شهرت‌ و ریا نتوانی‌ پیاده ‌شوی‌ روی‌ کوهه‌ زین‌ سجده‌ کن‌، و باز اگر نتوانی‌ بر کف‌ دست‌ سجده ‌نما. (11)

نوع‌ دیگر شکر، تشکر از مردم‌ است‌، اگر شکر را وظیفه‌ای‌ وجدانی‌ تلقی‌ کنیم‌، تشکر از مردمی‌ که‌ به‌ ما خدمتی‌ کرده‌اند یا واسطه‌ نعمتی‌ شده‌اند نیز شکر است‌ و در کلام‌ معصوم(علیه‎السلام‌) تشکر از دیگر انسان‎ها تشکر از خدا تلقی‌ شده‌ است‌ و کسی‌ را که‌ در ایـن‌ امـر ناتوان‌ باشد، شکرگزار خـدا نیـز ندانسته‌اند.

امـام‌ سجـاد(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

در روز قیامت‌ خداوند به‌ کسانی‌ که‌ از مردم‌ تشکر نکرده‌اند می‌فرماید: شما شکرگزار من‌ نبوده‌اید.

شکرگزارترین‌ شما نسبت‌ به‌ خدا کسی‌ است‌ که‌ از مردم‌ بیشتر تشکر کند.(12)

 

 چگونگی‌ شکر

در کلام‌ معصومین‌(علیه‎السلام‌)، شکرگزاری‌ به‌ شکل‎های‌ گوناگون‌ مطرح‌ گردیده‌ است‌ که‌ در تناسب‌ با ایمان‌ (زبانی‌، قلبی‌ و جوارحی‌) شکر نیز به‌ انواع‌ شکر زبانی‌، شکر قلبی‌ و شکر رفتاری‌ تقسیم‌ شده‌ است‌.

1- شکر زبانی‌:

الف‌) سپاس‌ و حمد خداوند سبحان‌: امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

تمام‌ شکر گفتن‌ همین‌ جمله‌ است‌: الحمدلله‌ رب‌العالمین‌.(13)

شکر هر نعمتی‌ هر چند بزرگ‌ باشد این‌ است‌ که‌ خداوند عزوجل‌ را بر آن‌ حمد و سپاس‌ گویی‌.(14)

حد شکر این‌ است‌ که‌ بر هر نعمتی‌ که‌ در خصوص‌ خانواده‌ و مال‌ تو داده‌اند سپاس‌ گویی‌.(15)

امـام‌ سجـاد(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

در روز قیامت‌ خداوند به‌ کسانی‌ که‌ از مردم‌ تشکر نکرده‌اند می‌فرماید: شما شکرگزار من‌ نبوده‌اید.

حضرت‌ همچنین‌ می‌فرماید: هر صبح‌ و شام‌ جهت‌ شکر خداوند این‌ دعا را بخوان‌ تا شکر نعمت‌ خدا را در آن‌ روز و شب‌ ادا کرده‌ باشی‌:

اللهم‌ ما اصبحت‌ بی‌ من‌ نعمه‌ او عافیه‌ من‌ دین‌ او دنیا فمنک‌ وحدک‌ لا شریک‌ لک‌لک‌ الحمد و لک ‌الشکر بها علی‌ یا رب‌ حتی‌ ترضی‌ و بعد الرضا(16)؛ بار خدایا هر نعمتی‌ و یا عافیتی‌ که‌ نسبت‌ به‌ دین‌ یا دنیا در این‌ صبح‌ دارم‌ از جانب توست‌، تو یکتایی‌ و شریک‌ نداری‌، پروردگارا حمد و شکر برای‌ تواست‌ - از جهت‌ نعمتی‌ که‌ به‌ من‌ دادی ‌- تا راضی‌ گردی‌ و هم‌ بعد از رضایتت‌.

ایشان‌ در حدیث‌ دیگری‌ با اشاره‌ به‌ دعای‌ فوق‌ می‌فرماید:

حضرت‌ نوح‌(علیه‎السلام‌) هر روز صبح‌ این‌ دعا را می‌خواند، که‌ عبد شکور نامیده‌ شد.(17)

ب‌)بازگویی‌ نعمت‌: امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) در تفسیر و معنای‌ این‌ آیه‌ (و اما بنعمه‌ ربک‌ فحدث‌؟) (18) می‌فرماید:

یعنی‌ آن کس‌ که‌ به تو احسان‌ کرده‌، نعمت‌ داده‌، برتری‌ بخشیده‌ و عطا نموده‌ است‌، حق‌ او و دین‌ او و آنچه‌ را به تو عطا فرموده‌ و نعمت‌ داده‌ بازگو. (19)

2- شکر قلبی‌:

امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

خدا به‌ هر کس‌ نعمتی‌ دهد و او آن‌ را از ته‌ دل‌ بفهمد شکرش‌ را ادا کرده‌ است‌.(20)

از آنچه‌ خداوند به‌ موسی‌ وحی‌ فرستاد این‌ بود که‌ فرمود: ای‌ موسی ‌چنان‌ که‌ سزاوار است‌ مرا شکرگزار. موسی‌ عرض‌ کرد: پروردگارا چگونه‌ می‌توانم‌ تو را آنگونه‌ که‌ سزاوار است‌ شکرگزارم‌ در صورتی که ‌هر شکری‌ که‌ تو را نمایم‌، آن‌ هم‌ نعمتی‌ است‌ که‌ تو به‌ من‌ عطا فرموده‌ای‌؟ خداوند فرمود: ای‌ موسی‌، اکنون‌ که‌ دانستی‌، آن‌ شکرگزاریت‌ نیز از من‌ است‌، مرا چنانکه‌ سزاوار است‌ شکر کرده‌ای‌.(21)

امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

مردی‌ آب‌ می‌نوشد و خدا بهشت‌ را برای‌ او واجب‌ می‌کند، به‌ این ‌صورت‌ که‌ او ظرف‌ آب‌ را بر دهانش‌ می‌گذارد "بسم‌ الله"‌ می‌گوید و آنگاه‌ می‌آشامد، سپس‌ با آن که‌ اشتها دارد، دور می‌کند و خدا را حمد می‌کند. باز برمی‌گردد و می‌آشامد، باز دور می‌برد و حمد می‌کند و ... خدای‌ عزوجل‌ بهشت‌ را به‌ همین‌ سبب‌ برایش‌ واجب‌ می‌کند.

3- شکر رفتاری‌:

الف‌) دوری‌ از محرمات‌: شکر عملی‌، استفاده‌ صحیح‌ از نعمت‌ است‌ و همین ‌استفاده‌ صحیح‌ نشانه‌ صداقت‌ فرد در ایمان‌ اوست‌. به کار نگرفتن‌ استعدادها و نعمت‎های‌ خدادادی‌ در راه‌ صحیح‌، کفران‌ نعمت‌ محسوب‌ می‌شود که‌ شاخه‌ای‌ از کفر است‌. امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

شکر نعمت‌ همان‌ دوری‌ از محرمات‌ است‌.(22)

ب‌) انجام‌ تکلیف‌: امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) در بیان‌ حد شکر می‌فرماید:

حد شکر این‌ است‌ که‌ اگر برای‌ خدا در نعمتی‌ که‌ به‌ تو داده‌ حقی‌ باشد آن‌ حق‌ را بپردازی‌.(23)

 

آثار شکر

شکر نیز همچون‌ سایر خصلت‎های‌ اخلاق‌ دینی‌، هم‌ آثار دنیوی‌ و هم‌ بازتاب‌ اخروی ‌دارد، آثار دنیوی‌ آن‌ افزایش‌ و برکت‌ در نعمت‌ است‌ و بازتاب‌ اخروی‌ آن‌ بهشت جاودان‌ الهی‌ است‌.

الف‌) افزایش‌ نعمت‌: از مشخصه‌های‌ اصلی‌ اخلاق‌ دینی‌ بیان‌ آثاری‌ است‌ که توجیه‌ بشری‌ آن‌ را بر نمی‌تابد. افزایش‌ نعمت‌ در اثر شکر، که‌ هم‌ در قرآن‌ و هم‌ در سنت‌ بر آن‌ تأکید شده‌ است‌، از آن‌ جمله‌ است‌. به‌ این‌ معنی‌ که‌ مثلا افزایش‌ مال‌ در اثر شکر چیزی‌ نیست‌ که‌ علم‌ اقتصاد بشری‌ توان‌ اقامه‌ دلیل‌ علمی‌ تجربی‌ بر آن ‌داشته‌ باشد. امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله‌) فرموده‌اند: هنگامی که‌ در سپاسگزاری‌ گشوده‌ است ‌درِ افزایش‌ نیز باز است‌.(24)

به‌ کسی‌ که‌ سپاسگزاری‌ دادند افزایش‌ نیز دادند.(25)

خداوند نعمتی‌ به‌ بنده‌ خویش‌ نداد که‌ بنده‌ او از صمیم‌ قلب‌ آن‌ را بشناسد، و در ظاهر با زبان‌ خدا را ستایش‌ کند، و سخنش‌ تمام‌ شود، مگر این که‌ برای‌ او به‌ افزونی‌ نعمت‌ امر شود.(26)

ب‌) بهشت‌: امام‌ صادق‌(علیه‎السلام‌) می‌فرماید:

مردی‌ آب‌ می‌نوشد و خدا بهشت‌ را برای‌ او واجب‌ می‌کند، به‌ این ‌صورت‌ که‌ او ظرف‌ آب‌ را بر دهانش‌ می‌گذارد "بسم‌ الله"‌ می‌گوید و آنگاه‌ می‌آشامد، سپس‌ با آن که‌ اشتها دارد، دور می‌کند و خدا را حمد می‌کند. باز برمی‌گردد و می‌آشامد، باز دور می‌برد و حمد می‌کند و ... خدای‌ عزوجل‌ بهشت‌ را به‌ همین‌ سبب‌ برایش‌ واجب‌ می‌کند.(27)


پی‎نوشت‎ها:

1- مکنوب‌ فی‌ التوراه‌: اشکر من‌ انعم‌ علیک‌ و انعم‌ علی‌ من‌ شکرک‌؛ فانه‌ لازوال‌ للنعماء اذا شکرت‌ و لا بقاء لها اذا کفرت‌؛ الشکر زیاده‌ فی‌ النعم‌ و امان‌ من ‌الغیر./ الشکر، ح‌ 3 .

2- طه‌- 1و2 .

3- فقالت‌: یا رسول ‌الله‌ لم‌ تتعب‌ نفسک‌ و قد غفر الله‌ لک‌ ما تقدم‌ من‌ ذنبک‌ و ما تأخر؟ فقال‌: یا عائشه‌ الا اکون ‌عبداً شکوراً؟ قال‌ و کان‌ رسول‌ الله‌(صلی الله علیه و آله‌) یقوم‌ علی‌ اطراف‌ اصابع‌ رجلیه‌ فانزل‌ الله‌ سبحانه‌ و تعالی‌: (طه‌ ـ ما انزلنا علیک‌ القرآن‌ لتشقی‌)./ همان‌، ح‌ 6 .

4- ... قد خفت‌ ان‌ یکون‌ ذلک‌ استدراجاً، فقال‌: اما – والله ‌- مع‌ الحمد فلا./ همان‌، ح‌ 17 .

5- المعافی‌ الشاکر له‌ من‌ الاجر ما للمبتلی‌ الصابر... ./ همان‌، ح‌ 4 .

6- ... المعطی‌ الشاکر له‌ من ‌الاجر کالمحروم‌ القانع‌./ همان‌.

7-  ثلاث‌ لایضر معهن‌ شی‌ء الدعاء عند الکرب‌ و الاستغفار عند الذنب‌ و الشکر عند النعمه‌ / همان‌، ح‌ 7.

8- اذا رایت‌ الرجل‌ و قد ابتلی‌ و انعم ‌الله‌ علیک‌ فقل‌: الهم‌ انی‌ لا اسخر و لا افخر ولکن‌ احمدک‌ علی‌ عظیم‌ نعمائک‌ علی / همان‌، ح‌ 22 .

9- اذا رایتم‌ اهل ‌البلاء فاحمدوالله‌ و لا تسمعوهم‌ فان‌ ذالک‌ یحزنهم/ همان‌، ح‌ 23 .

10- تقول‌ ثلاث‌ مرات‌ اذا نظرت‌ الی‌ المبتلی‌ من‌ غیر ان‌ تسمعه‌: الحمدلله‌ الذی‌ عافانی‌ مما ابتلاک‌ به‌، و لو شاء، فعل‌؛ قال‌: من‌ قال‌ ذلک‌ لم‌ یصبه‌ ذلک‌ البلاء ابداً./ همان‌، ح‌ 20 .

11- اذا ذکر احدکم‌ نعمه ‌الله‌ عزوجل‌ فلیضع‌ خده‌ علی‌ التراب‌ شکراً لله‌؛ فان‌ کان‌ راکباً فلینزل‌ فلیضع‌ خده‌ علی ‌التراب‌ و ان‌ لم‌ یکن‌ یقدر علی‌ النزول‌ للشهره‌ فلیضع‌ خده‌ علی‌ قربوسه‌ و ان‌ لم‌ یقدر فلیضع‌ خده‌ علی‌ کفه ‌ثم ‌لیحمد الله‌ علی‌ ما انعم ‌الله‌ علیه‌./ همان‌،ح ‌25 .

12- ان‌ الله‌ یحب‌ کل‌ قلب‌ حزین‌ و یحب‌ کل‌ عبد شکور، یقول ‌الله‌ تبارک‌ و تعالی‌ لعبد من‌ عبیده‌ یوم ‌القیامه‌: اشکرت‌ فلاناً؟ فیقول‌: بل‌ شکرتک‌ یارب‌، فیقول‌: لم‌ تشکرنی‌ اذ لم‌ تشکره‌، ثم‌ قال‌: اشکرکم‌ لله‌ اشکرکم‌ للناس‌./همان‌،ح‌30 .

13- ... تمام ‌الشکر قول ‌الرجل‌: الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌./ همان‌، ح‌ 10 . - ما انعم‌الله‌ علی‌ عبد بنعمه‌ صغرت‌ او کبرت‌، فقال‌: الحمدلله‌، الا ادی‌ شکرها./ همان‌، ح‌ 14.

14-  شکر کل‌ نعمه‌ - و ان‌ عظمت ‌- ان‌ تحمدالله‌ عزوجل‌ علیها./ همان‌، ح‌ 11 .

15- هل‌ للشکر حد اذا فعله‌ العبد کان‌ شاکراً ؟ قال‌: نعم‌، قلت‌: ما هو؟ قال‌: یحمدالله‌ علی‌ کل‌ نعمه‌ علیه‌ فی‌ اهل ‌و مال‌... ./ همان‌، ح‌ 12 .

16- اذا اصبحت‌ و امسیت‌ فقل‌ عشر مرات‌: «اللهم‌ ما اصبحت‌ بی‌ من‌ نعمه‌ او عافیه‌ من‌ دین‌ او دنیا فمنک‌ وحدک‌ لا شریک‌ لک‌، لک‌ الحمد و لک الشکر بها علی‌ یا رب‌ حتی‌ ترضی‌ و بعد الرضا» فأنک‌ اذا قلت‌ ذلک‌ کنت‌ قدادیت‌ شکر ما انعم ‌الله‌ به‌ علیک‌ فی‌ ذالک‌ الیوم‌ و فی‌ تلک‌ اللیله‌./ همان‌، ح‌ 28.

17- کان‌ نوح‌(علیه‎السلام‌) یقول‌ ذلک‌ اذا اصبح‌، فسمی‌ بذلک‌ عبداً شکوراً. و قال‌: قال‌ رسول‌الله‌(صلی الله علیه و آله‌): من‌ صدق‌ الله‌ نجا./همان‌، ح‌ 29 .

18- ضحی‌- 11.

19- ... الذی‌ انعم‌ علیک‌ بما فضلک‌ و اعطاک‌ و احسن‌ الیک‌، ثم‌ قال‌: فحدث‌ بدینه‌ و ما اعطاه‌ الله‌ و ما انعم‌ به ‌علیه‌./ همان‌، ح‌ 5 .

20- من‌ انعم ‌الله‌ علیه‌ بنعمه‌ فعرفها بقلبه‌، فقد أدی‌ شکرها./ همان‌، ح‌ 15 .

21- ... یا موسی‌ اشکرنی‌ حق‌ شکری‌ فقال‌: یا رب‌ و کیف‌ اشکرک‌ حق‌ شکرک‌ و لیس‌ من‌ شکر أشکرک‌ به‌ الا وانت ‌انعمت‌ به‌ علی‌؟ قال‌: یا موسی‌ الان‌ شکرتنی‌ حین‌ عملت‌ ان‌ ذلک‌ منی‌./ همان‌، ح‌ 27 .

22- شکر النعمه‌ اجتناب‌ المحارم‌... ./ همان‌، ح‌ 10.

23- ... ان‌ کان‌ فیما انعم‌ علیه‌ فی‌ ماله‌ حق‌ اداه‌... ./ همان‌ 12 .

24- ما فتح ‌الله‌ علی‌ عبد باب‌ شکر فخزن‌ عنه‌ باب‌ الزیاده‌./ همان‌، ح‌ 2 .

25- من‌ اعطی‌ الشکر اعطی‌ الزیاده‌، یقول ‌الله‌ عزوجل‌: (لئن‌ شکرتم‌ لا زیدنکم‌)./ همان‌، ح‌ 8 .

26- ما انعم‌ الله‌ علی‌ عبد من‌ نعمه‌ فعرفها بقلبه‌ و حمدالله‌ ظاهراً بلسانه‌ فتم‌ کلامه‌ حتی‌ یؤمرله‌ بالمزید./ همان‌، ح‌ 9.

27- ان‌ الرجل‌ منکم‌ لیشرب‌ الشربه‌ من‌ الماء فیوجب ‌الله‌ بها الجنه‌ ثم‌ قال‌: انه‌ لیاخذ الا ناء فیضعه‌ علی‌ فیه‌ فیسمی‌ ثم‌ یشرب‌ فینحیه‌ و هو یشتهیبه‌ فیحمدالله‌، ثم‌ یعود فیشرب‌، ثم‌ ینحیه‌ فیحمدالله‌، ثم‌ یعود فیشرب‌،ثم‌ ینحیه‌ فیحمد الله‌؛ فیوجب ‌الله‌ عزوجل‌ بها له‌ الجنه‌./ همان‌، ح‌ 16


91/10/11::: 11:44 ع
نظر()
  
  

ششمین پیشوای مسلمانان جهان و رئیس مذهب حقه شیعه : حضرت امام صادق علیهالسلام فرمود:

 

همانا شیعه امیرالمومنین علی علیه السلام کسی است که شکم و شهوت خویش را عفیف نگهدارد

وجهاد و تلاش او شدید باشد . برای آفریدگارش کار کند . به ثواب خدا امیدوار باشد و از کیفر او بترسد.


91/6/31::: 7:40 ص
نظر()
  
  

در دستورهاى عبادى و احکام الهى، گاهى هدف تسلیم و پذیرش دستور و تمرین براى جلب رضایت خداوند و اطاعت محض از آفریدگار است و گاهى تمرین براى متابعت از سنت و روش پیامبر (ص) است و جهر و اخفات در نماز- چنان چه از بعضى روایات استفاده مى شود- یکى از سنت هاى پیامبر اکرم (ص) است که خداوند خواسته با این سنت امت را نسبت به پاى بندى به سیره و سنت پیامبرش آزمایش کند. اینکه آیا بلند خواندن نماز صبح و مغرب و عشاء تامل علمی دارد یا نه ؟ ظاهرا برای ما پوشیده است و تا به حال مستند قابل ارائه ای برای این مطلب بیان نشده است.

 

در جوامع روایایی ما چند حدیث در موضوع جهر و اخفات آمده است:

شخصى از امام (ع) پرسید: چرا نماز جمعه و مغرب و عشا را بلند بخوانیم و نماز ظهر و عصر باید آهسته خوانده شود؟

 امام (ع) در جواب فرمودند: پیامبر اکرم (ص) وقتى به معراج رفتند، اولین نمازى که بر او واجب شد ظهر جمعه بود و خداوند به پاس احترام پیامبر (ص) ملائکه را به میهمانى فرا خواند و همه نماز ظهر روز جمعه و مغرب و عشا را با پیامبر خواندند و خدا به پیامبرش دستور داد که نماز را بلند بخواند تا برترى او را بر ملائکه آشکار گرداند، ولى نماز عصر را چون به تنهایى انجام داد مائمور شد آهسته بخواند و علاوه بر اینکه بلند خواندن و آهسته خواندن یک نوع تعبد و تسلیم در مقابل دستورات پروردگار و اقتدا به سنت و روش پیامبر (ص) اکرم مى باشد.

از این روایت مى توان فهمید که به مقتضى شرایط باید بعضى از عبادات یا کارهاى خیر را آشکار انجام دهیم تا دیگران را به آن کار دعوت کنیم. بدین منظور وقتى از امام سوئال کردند: چرا نماز مغرب و عشا بلند خوانده مى شود؟ امام (ع) فرمود: چون در وقت مغرب و عشا هوا تاریک است؛ بنابراین قرائت را بلند مى خواندند که اگر کسى از آن نزدیکى عبور کرد، بداند نماز جماعت برپاست و شرکت کند، ولى در نماز ظهر و عصر چنین نیازى نیست. (علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى    ج‏1 ص : 803)


90/10/19::: 11:13 ع
نظر()
  
  

1- آداب راه رفتن (در راه رفتن خود میانه رو باش)لقمان، 19

2- آداب سخن گفتن (به هنگام سخن گفتن به آرامی و آهسته سخن بگو)لقمان، 19

3- اجازه خواستن (به خانه های دیگران بدون اجازه وارد نشوید)نور، 27 - 28

4- به خود کامی راه نرفتن (بر روی زمین با تکبر و خرامان راه مرو)لقمان، 18

5- دوری از گناهکاران (با مسخره کنندگان آیات خدا همنشین نشوید)نسأ، 140

6- سلام کردن (هرگاه بر خانه ای وارد شدید بر اهل آن خانه سلام کنید)نور، 27

7-فخر نفروختن و لاف نزدن (از مردم به نخوت رخ متاب) لقمان، 18

8- پذیرش دعوت (هنگامی که دعوت شدید اجابت کرده و داخل شوید)احزاب، 53

9- جای خود به دیگران وانهادن (در مجالس برای دیگران جای باز کنید)مجادله، 11

10-احترام به خویشان (گناهکاران ،درباره هیچ مومنی مراعات خویشاوندی را نمیکنند)توبه، 10

11- احترام به سیره مسلمانان (هرکس راه غیر مومنان را در پیش گیرد ... او را به دوزخش کشانیم)نسا، 115

12- احترام به شعائر الهی (ای کسانی که ایمان آورده اید حرمت شعائر الهی را نگه دارید)مائده، 2

13- احسان به پدر و مادر: بقره، 83؛ نسأ 36؛ انعام، 151؛ ابراهیم، 41

14- احسان به مردم (درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایگان و در راه ماندگان و همنشینان خود نیکی کنید) نسأ، 36

15- احسان به همسایه (درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایگان و در راه ماندگان و همنشینان خود نیکی کنید) نسأ، 36

16- احسان به همسفر (درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایگان و در راه ماندگان و همنشینان خود نیکی کنید) نسأ، 36

17- پرهیزکاری (برای کسانی که پرهیزکاری کردند پاداش بزرگی است)آل عمران، 172؛ نسأ، 128؛ مائده، 93

18- اخلاص در عمل (اطاعتی بهتر است که برای خدا باشد) نور، 53؛ حج 78

19- و قیام برای خدا (برای خدا به پا خیزید و قیام کنید)مائده 8

20-اخلاق جنسی ( آداب مقاربت در این آیه بیان شده است)بقره، 222، 223

21- آداب خواستگاری (آداب خواستگاری بیان شده)بقره، 235

22- اخلاق خانواده (مردان سرپرست زنانند و همسران خوب فرمانبردارند )نسأ 34؛ نور، 61

23- برخورد با همسران ( ای کسانی که ایمان آوردید بر شما روا نیست همسران هود را اکراه کنید و آنان را تحت فشار قرار ندهید)نسأ، 19

24- برخورد نیک هنگام طلاق (ای مومنان اگر همسران خود را طلاق دادید مهرشان را بدهید وآنان را خوش و خرم رها کنید)احزاب 49

25- حقوق زن (مهریه همسرانتان را بعنوان هدیه ای از روی طیب نفس به آنان بدهید و اگر آن را به شما بخشیدند آن را برایتان حلال خواهد بود) نسأ، 4

26- رابطه زن و شوهر ( اگر زنی از شوهر خود سازگاری نکرد.... سازگاری و آشتی بهتر است)نسأ، 128

27- مهرورزی (خدا همسری از نوع خودتان آفرید تا به آنها آرام گیرید و میانتان دوستی و محبت قرار داد)روم، 21

28- صبر (و چون صبر کردندو .... آنها را هدایت کردیم)سجده، 24

29- یقین (وچون ... به آیات ما یقین داشتند .... آنها را هدایت کردیم)سجده 24

30- احترام به شخصیت دیگران ( ای دو رفیق زندانیم .....)سبأ، 24؛ یوسف، 39.




90/6/17::: 5:46 ع
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم



إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (الحجرات/10)

قطعا مؤمنین برادر یکدیگرند



فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ (المآئده/48)

در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرید



وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/83 )

با مردم نیکو سخن بگوئید



وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء34)

به عهد و پیمان خود وفا کنید



اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى (المائده/8)

عدالت پیشه کنید که آن به تقوی نزدیکتر است



الا بذکر الله تطمئن القلوب (رعد/2Cool

آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می گردد



فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ (ص/26)

بین مردم به حق حکم و قضاوت کن



إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ (محمد/7)

اگر (دین) خدا را یاری کنید او هم شما را یاری می کند



وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى (المآئده/2)

در (کارهای ) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنید



وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً (الانبیاء/35)

با خیر و شر شما را آزمایش می کنیم



إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ (هود/114)

قطعا نیکیها بدی ها را از بین می برند



وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ (النساء/19)

با زنان به نیکی و شایستگی معاشرت کنید



إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (الحجرات/12)

قطعا بعضی از گمانها گناه است



وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (الهمزه/1)

وای بر هر عیب جوی هرزه زبان



لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ (ابراهیم/7 )

اگر شکرگزار نعمتها بودید (نعمتهایم را) افزون خواهم نمود



إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ (الحجرات13)

همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست



وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ (بقره/191)

فتنه انگیزی از کشتار سخت تر (وبدتر) است



وَلا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ (البقره/237)

فضل و نیکی به یکدیگر را از یاد نبرید



وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ (الشوری/ 38)

(مؤمنین) کارشان با مشورت یکدیگر انجام می گیرد



أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (النساء/82)

پس چرا در قرآن تدبر و اندیشه نمی کنند ؟



إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (المائده/13)

قطعا خداوند نیکو کاران را دوست می دارد



وَوَصَّیْنَا الإنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا (الاحقاف/15)
ما انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش کردیم



إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ (الاسراء/53)

همانا شیطان بین انسانها دشمنی و فساد ایجاد می کند



وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (الحج/28)

وافراد درمانده و فقیر را اطعام کنید



وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ (الحج/30)

از گفتار باطل و نا حق دوری کنید


فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ (هود/112)

همانگونه که مامور شدی (دستور رسیده تورا) پایداری و استقامت کن



فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ (العنکبوت/17)

فقط روزی را در نزد خدا(از جانب او) بجوئید



مَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ (الروم/44)

هرکس کافر شود کفرش به ضرر خود اوست



فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ (الروم/60)

صبر کن که وعده خداوند حق است



ِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (لقمان/13)

قطعا شرک به خدا ستم بسیار بزرگی است



أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ (الزمر/36)

مگر خدا کفایت گر بنده خود نیست ؟



إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ (لقمان/16)

قطعا خداوند بسیار لطیف و آگاه است



وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ (لقمان/34)

خداست که باران رحمت را نازل می کند



وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ (الاحزاب/37)

خداوند سزاوارتر و مستحق تر است که از او بترسی



َ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا (الاحزاب/39)

خداوند آنچه را که در قلب شماست می داند



َ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی قُلُوبِکُمْ (الاحزاب /51)

گفتار درست و محکم و استوار بگوئید



أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ (البقرة/267)

از چیز های پاکیزه ای که به دست آورده اید انفاق کنید



هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ (فاطر/3)

آیا آفریننده ای غیر از خدا هم هست ؟


90/6/17::: 5:44 ع
نظر()
  
  
   1   2   3   4   5   >>   >